سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مقصود فرمانبرداری از خدا و شناخت امام است . [امام صادق علیه السلام می فرماید]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :27
کل بازدید :202514
تعداد کل یاداشته ها : 117
103/2/30
7:4 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسعودمسلمی زاده[52]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 

آدمها می آیند
خودشان را نشان میدهند
اصرار میکنند
برای اثبات بودنشان و ماندنشان
اصرار میکنند که تو نیز باشی همراهشان.
همان آدمها
وقتی که پذیرفتی بودنشان را
وقتی که باورشان کردی
به سادگی
میروند.
و تو میمانی با باوری که !...
++++++
 
اگر مرا میخواهی باید با "غــــرورم" بخواهی...
اگر مرا میخواهی باید با "پیچیـــدگی ام" بخواهی...
اگر مرا میخواهی باید با صراحتــــم " بخواهی...
من با بقیه متفاوتــــم...
اگر میخواهی مثل بقیه باشم برو دنبال همان "بقیـــه"...
آنکه درون من خفته است، "عشـــق" است ... عشقی که منتظر است دست از پا خطا کنی تا تلـــخ ترین تلـــخ ها را به تو بچشاند ...
پس اگر نمیتوانی "خــــاص" بودنم را تحمل کنی به من
نزدیک نشو که هم دورت میکنم هم "درو" ات

خواب رویای فراموشیهاست!

                                       خواب را دریابم,

                                      که در آن دولت خاموشیهاست.
                                     من شکوفایی گلهای امیدم را  

                                     در رویاها می بینم,و ندایی که به من میگوید:
گر چه شب تاریک است/دل قوی دار سحر نزدیک است/

                                      دل من/در دل شب..خواب پروانه شدن می بیند

 

زندگی آرام است ، مثل آرامش یک خواب بلند ،
زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یک روز قشنگ ،
زندگی رویایی است ، مثل رویای یکی کودک ناز ،
زندگی زیبایی است ، مثل زیبایی یک غنچه ی باز ،
زندگی تک تک این ساعت هاست ، زندگی چرخش این عقربه هاست ،
زندگی راز دل مادر است ، زندگی پینه ی دست پدر است ،
زندگی مثل زمان در گذر است
 

 

 

93/7/12::: 10:31 ص
نظر()
  
  

تبریک تولد, متن زیبا, اس ام اس تبریک تولد, متن های عاشقانه

 

سلام بر کسی که 31 شهریور به دنیا اومد تا کارهای مهمی تو دنیا انجام بده من جمله اذیت کردن من البته این جا مزاح کردم اون بهترینه دقیقا مثل خودم .خوب امروز  تولدشه  و جسمش  از ما دوره یا بهتر بگم  قلب و دلش اینجاست کجا ؟ خوب معلومه دیگه همین جا  خوب راستش تو روز تولد ادمها زبونشون بند میره چی بگن فقط میتونم بگم تولدت مبارک اللهی که 120 سال عمر کنی اخرشم نمیری قیامت بشه و همیشه ورد زبانت شادی روی لبانت خنده روی چشمانت اشک شادی روی قلبت خنده باشه . 

 

در شب های خوشبختی تو سهم من تنهایی است در دل من اما فقط آرزوی توست

تولدت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است

چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان

فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

تمام دارایی من قلبی است که در سینه دارم و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

دلم میخواد بدونی تو این همه ستاره / هیچ کی اندازه ی من نگاتو دوست نداره

تولدت پر از نور خوش اومدی ستاره / اگرچه از راه دور هیچ فایده ای نداره . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

امشب دامن تو پر از هدیه های کوچک و بزرگ می شود

اما من هیچ ندارم که به تو هدیه دهم

جز دلی که به من پس دادی

تولدت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

امشب شب تولد توست

تو یک سال بزرگتر شدی

و عشق من یک سال در دلت کوچکتر

من اما هیچ وقت شب تولدت با تو نبودم

من هیچ وقت در دلت نبودم . . .

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت

امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق

خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم . . .

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم

که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه

هدیه ای برای روز تولد تو . . .

لمس بودنت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

در شب زیبای میلادت تمام وجودم را که قلبی ست کوچک

در قالب قابی از نگاه تقدیم چشمان زیبایت میکنم

و با بوسه ای عاشقانه تولدت را تبریک می گویم

آغاز بودنت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت

برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست

پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست

آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی

تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

سالیان درازی است که در گلخانه دلم گل محبتی را که خودت کاشته‌ای آبیاری می‌کنم

تولد مهربان ترین گل دنیا مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

پلک جهان می پرید

دلش گواهی میداد

اتفاقی می افتد

اتفاقی می افتد

و

فرشته ای از آسمان فرود آمد

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

سبز ترین خاطرات ازآن کسانیست که ، در ذهنمان عاشقانه دوستشان داریم

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت

فرشته آسمانی سالروز  زمینی شدنت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

و تو آن شبنم عشقی که با آمدنت به روزگار تیره و تارم رنگ مهر و وفا بخشیدی . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی بود

سرشار از عشق و محبت کردی  ، نازنیم ، زیباترینم

حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس می گویم

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی

بهانه زندگیم تولدت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

امشب تولد توست

و باز من کنارت نیستم

امشب تو شادمانی و باز در دلت نیستم

تولدت مبارک . . .

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

می آیی

با خواهش این و آن

در پوشش آرزوهای دیگران

می روی

با هزار آرزوی گران

برای خود

نه برای دیگران

تولدت مبارک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥متن تبریک تولد♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

این چندمین تولد توست؟

و چندمین انبساط مجدد کائنات؟

این چندمین بارخلقت است؟

و چندمین انفجار سکوت؟

چندمین لبخند آفرینش؟

خورشید را چندمین بار است که میبینی؟

و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟

و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟

چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟

چندمین دم!؟

چندمین آن!؟

آه که تو چقدر خوشبختی!

و جهان چه پرغوغاست

که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد . .

 

12086293203 عکس های تبریک تولد 1390 2011


93/6/31::: 8:49 ص
نظر()
  
  

 

 

دلم امشب صاف است
آسمان هم آرام
و هزاران فانوس
باد هم می آید
و نسیمی زیرک
سعی دارد که بفهماند شب
مظهر این همه تاریکی و دلتنگی نیست...
به گمانم فردا
روز خوبی باشد:
صورت ماه به من می گوید

 
 

alt


 
ذهنِ ما باغچه است
گل در آن باید کاشت...
گل بکاریم بیا
تا مجالِ علفِ هرز فراهم نشود
بی گل آراییِ ذهن
نازنین
هرگز آدم، آدم نشود...
     
 

 


 

این چه حرفیست که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد، همانجاست بهشت...
دوزخ از تیرگیِ بختِ درونِ تو بوَد
گر درون تیره نباشد، همه دنیاست بهشت...

 


 

 



 
کوه پرسید ز رود، زیر این سقف کبود، راز ماندن در چیست؟؟
 گفت : در رفتن من...  کوه پرسید : و من؟؟!!!! 
 گفت: در ماندن تو !!!! 
 بلبلی گفت: و من؟؟!!!! 
 خنده ای کرد و بگفت: در غزل خوانی تو!!!! 
 آه از آن آبادی، که در آن کوه روَد، رود مرداب شود و در آن
بلبل سر گشته سرش را به گریبان ببرد و نخواند دیگر،
 من و تو: بلبل و کوه و رودیم
راز ماندن جز در
خواندن من، ماندن تو، رفتن یاران سفر کرده یمان نیست، بدان
+++++
 
میترسم.... 
میترسم توبیایی ومن به نداشتنت عادت کرده باشم!

 

 
خـــــــداوندا...!? 
در گلویــم ابـــــر کوچکی استـــ? 
که خیالـــ بارش ندارد...? 
میشود مـــرا بغــــــل کنی..؟؟

 

 
عَزیـَـــــزم حتــْـــــی دیگـَــــر نمی خواهـَــ ـــم آرزویَــــت باشــــم... 
آرزو میــــکُنمـــ 
"او" 
آرزوی تــُـ•ــو باشــَــــد 
و 
آرزوی او . . . 
"دیگــَ\ــــــــــری" ... 
 

 

 
بی تعارف بگم .. 

" تو بـُردی " 

اما حواست هست ؟؟.. 

من یارت بودم نه حریفت .
+++
 
گاهی پای کسی میمانی .... 
که نه دیدی اش .... نه میشناسی اش ....... 
فقط حسش کرده ای .... تجمسمش کرده ای.... 
پشت هاله ای از نوشته های مجازی روی پیج مجازی اش ... 
که هر روز میخوانی و در جوابش میگویی .... 
لایک .... 
 

 

 
گاهی باید بی رحم بود ... 
نه با دوست 
نه با دشمن ... 
بلکه با خودت ... 
و چه " بزرگت میکند " آن سیلی که خودت میزنی به صورتت

 

 

 
بـــــه 
چـــــــه 
قیــــــمتــــــــے 
فـــــــــــــــــــروخـــتــــــــے 
تـــــــمام دنیــــــایــــــــے 
کــــــه میگفتـــــــــے 
مـــــــــــن 
بــــــــــــــودمــــــــــ

 

 
هیچ انتظاری از کسی ندارم و این نشانه قدرت من نیست نشانه ای از خستگی اعتمادهای شکسته است

 
?اعتــــــ ـــماد?... 
شبیه به پاک کنه ... 
بعد از هر اشتـــ ــباهی .. 
کوچــــــــک و ?کوچکــــــــتر?میشه.

 
توفقط بامن باش من قول میدهم باخودم هم قطع رابطه کنم....

 
در نهایت آنچه در ذهنمان خواهد ماند حرفهای دشمنانمان نیست بلکه سکوت دوستانمان است

 
یکی بود یکی نبود 
من موندم و اون نموند 
من دیدم و اون ندید 
من خواستم و اون نخواست 
من التماس کردم و اون نشنید 
من هستم و اون رفته 
من خستم و اون ...
 

 
سخت است 
همزیستی دائم با کسانی که 
دغدغه هایت را نمیفهمند، 
اما عزیزان تو اند.

93/6/13::: 11:39 ص
نظر()
  
  

 

یادمان باشد که
عشق مشق شب نیست
عشق درس زندگی است
عشق فقط جنس مخالف نیست
عشق اصل و فرعش مخالف است
عشق یک حس غریب است 
که هیچ کس یاری گریزش نیست
 



naseri 1 از تو که حرف می زنم



بسیارند کسانی
که نخست میمیرند
اما سالها بعد
به خاکشان می سپارند.
 
بسیارند کسانی
که نخست به خاکشان می سپارند
اما سالها بعد می میرند.
 
 
و کم نیستند کسانی
که نه می میرند

           

نه به خاکشان نیازی هست.




یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست 
عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست
 
نکته‌ای هست در این پرده که عاشق داند
 
ور نه چشم و لب و رخسار و دهان این همه نیست
 
مگر از کوچه? انصاف درآید یوسف
 
ور نه سرمایه? سودا زدگان این همه نیست
 
کوه کن تا به دل اندیشه? شیرین دارد
 
گر به مژگان بکند کوه گران این همه نیست
 
اثر شست تو خون همه را ریخت به خاک
 
ور نه در کش مکش تیر و کمان این همه نیست
 
هیچکس ره به میان تو ز موی تو نبرد
 
با وجودی که ز مو تا به میان این همه نیست
 
خود مگر روز جزا رخ بنمایی ورنه
 
جلوه? حور و تماشای جنان این همه نیست
 

انید از طریق سه رنگ، سرنخ های شگفت انگیزی بدست آورید!
آیا تا بحال میدانستید که رنگهای سبز و بنفش و نــارنجی (رنگ های فرعی) میتوانند نشان دهنده آرزوها و نیازهای شما در روابط عاطفی باشند؟ اگر یکی از این رنگ ها را انتخاب کنید می توانید از روی آن تشخیص دهید که شخصیت شما جذب چه تیپ مردهایی می شود، که البته شامل مرد ایده آل شما نیز می شود! اگر می خواهید از اسرار رنگها آگاهی پیدا کنید و بفهمید که تاثیر و معنای آنها در زندگی شما چیست این تست کوتاه را که شامل دو مرحله می باشد انجام دهید :

مرحله 1: رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کنید :

به رنگ های زیر نگاه کنید، و هر یک را که بیشتر از سایرین دوست می دارید انتخاب کنید : (البته لازم نیست رنگی را انتخاب کنید که در لباس پوشیدن و آرایش خود به کار می برید لحاظ قرار دهید..
نارنجی- بنفش- سبز


مرحله 2: نتیجه :

حال که رنگ مورد علاقه خود را انتخاب کردید، نگاهی به تفسیر آن بیندازید تا با شیوه های عشق ورزی خود آگاه شوید و بدانید که خصوصیات اخلاقی مرد ایده آلتان چگونه است.

اگر رنگ منتخب شما سبز باشد ...

زمانی که برای اولین بار با مردی ملاقات می کنید رفتار شما باعث می شود که او از همان آغاز سفره دلش را برای شما باز کنید و در مورد زندگیش با شما صحبت کند. شما راحتی و آرامش را به فرد مقابل منتقل می کنید و او احساس می کند که تحت حمایت کامل و همه جانبه شما قرار گرفته است.
شما از همان آغاز به راحتی می توانید تشخیص دهید که فرد مقابل چه نیازهایی دارد. شما به غرایز خود اعتماد می کنید و به نداهای درونیتان گوش می سپارید و از همین طریق متوجه می شوید که او در این رابطه چه چیزی را طلب می کند.
نکته قابل توجهی که در شما وجود دارد توانایی کسب اطلاع از طرف مقابل است.. شما از این طریق حس کنجکاوی خود را تطمیع می کنید.
در نهایت شما با کسی ازدواج می کنید که بتواند آسایش و امنیت را برای شما به ارمغان آورد. شما صاحب خانه ای پر از بچه می شوید، از نظر مادی بی نیاز هستید، برای همسر خود ارزش قائل می شوید و او نیز به شما احترام می گذارد. مرد ایده آل شما باید دارای یک شخصیت ثابت باشد. به خاطر داشته باشید که"سبزی ها" با مردهای با ثبات و قاطع ازدواج می کنند.

اخطار: شما همواره با روی باز با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار می کنید و انسان پاک و معصومی هستید. داشتن این خصوصیات اندکی کار شما را در پیدا کردن مرد ایده آلتان دشوار می کند. بیشتر افراد نمی توانند شخصیت واقعی شما را به درستی بشناسند به همین دلیل زمانی که با خود واقعی شما مواجه می شوند ممکن است شکه شده و نا امید گردند، زیرا ممکن است که شما با معیارهای ذهنی آنها مطابقت نداشته باشید.

اگر رنگ منتخب شما بنفش باشد ...
در اولین ملاقات بیشتر جذب انرژی و تحرک فرد مقابل می شوید، اما در واقع شما به مردی علاقمند هستید که در کنار او احساس راحتی کنید و از او آرامش بگیرید. رمز موفقیت شما در مقابل مردها گیرایی، جذبه و هیجانتان است. شما سرشار از ذوق و اشتیاق هستید به همین دلیل آقایان نیز احساس می کنند که زندگی شان در کنار شما مهیج و جالب خواهد شد.
شما وفادار و وظیفه شناس هستید و ارتباط عاطفی برای شما یک امر جدی تلقی می شود.
اگر فردی را برای ازدواج انتخاب کردید، به این معناست که او تمام معیارها و ملاک های مورد نظر شما را دارا بوده که توانسته به این مرحله راه پیدا کند. در ضمن لازم به ذکر است که شما برای وضعیت ظاهری افراد اهمیت خاصی قائل هستید. به خاطر داشته باشید که "بنفشی ها" با مردهای خوش تیپ و قیافه ازدواج می کنند!

اخطار: بهتر است اگر فرد مناسب پیدا شد اندکی به او فرصت دهید و شروع نکنید به حدس زدن خصوصیات اخلاقی او. بهتر است وی را بر اساس رفتارش ارزیابی کنید نه اینکه او را با مرد ایده آل ذهنی خود مقایسه کنید.

اگر رنگ منتخب شما نارنجی باشد ...
شما یک فرد جذاب، دوست داشتنی، مهربان و خونگرم هستید و با این خصوصیات می توانید دل مردها را بدست آورید.. باید حقیقت را لمس کنید تا بتوانید آنرا باور کنید. با رفتار خود به دیگران نشان می دهید که به حرف های آنها گوش می دهید و برایشان ارزش قائل هستید.
به راحتی فریفته ظاهر افراد می شوید اما جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد چرا که ازدواج شما همیشه از روی عقل و منطق می باشد.
شما جذب مردهای با هوش می شوید و هنگامیکه به او بله گفتید، بله شما به معنای تا ابد و همیشه و در رنج و شادی است. شما با مردی ارتباط برقرار می کنید که بتوانید از او چیزی بیاموزید. به خاطر داشته باشید که "نارنجی ها" با مردهای با هوش ازدواج می کنند!

اخطار: شما فردی هستید که سعی می کنید نقاط ضعف و منافذ حساس و نفوذ پذیر خود را پنهان کنید، تنها چیزی که فرد مقابل می تواند در شما ببیند استحکامات زیرکانه است. او احتمالا در مورد شخصیت اصلی شما دچار اشتباه می شود. سعی کنید در طول زمان وی را با کاراکتر واقعی تان آشنا کنید...


93/5/26::: 12:24 ع
نظر()
  
  
یادت باشه تا خودت نخوای هیـچ کس نمیتونه زندگیتو خراب کنه ?


***
یادت باشه که آرامش رو باید تو وجود خودت پیدا کنی?


***

یادت باشه خدا همیشه مواظبته?


***

یادت باشه همیشه ته قلبت یه جایی برای بخشیدن آدما بگذاری ....  


***

منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش...اشکهایت را با دستهای خودت پاک کن؛همه رهگذرند?


***

زبان استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند?
مراقب حرفهایمان باشیم 
 

***

گاهی در حذف شدن کسی از زندگیتان حکمتی نهفته است. اینقدر اصرار به برگشتنش نکنید?


***

آدما مثل عکس هستن،زیادی که بزرگشون کنی کیفیتشون میاد پایین?


***

زندگی کوتاه نیست،
مشکل اینجاست که ما زندگی را دیر شروع میکنیم?


***

دردهایت را دورت نچین که دیوارشوند،
زیرپایت بچین که پله شوند…


***

هیچوقت نگران فردایت نباش،
خدای دیروز و امروزت،فرداهم هست…




***

ما اولین دفعه است که تجربه بندگی داریم ولى اوقرنهاست که خداست…


******


تو را...
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطرخاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطر لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
برای بنفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره هادوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ... دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام... دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم... دوست می دارم

میخوام از چنتا درد دخترونه براتون بگم ..
دخترا آماده باشین گـــــــریه کنـــــید !!!
فک کن تازه لاک زده باشی و حواست نباشه , دست کنی تو موهات !!!
از اون بدتر لاک زدی و دیرت شده و میخوای دکمه هاتو ببندی !!!
از اون فاجعه تر وقتی کامل آرایش کردی و میخوای لباس یقه اسکی بپوشی !!!
بعد مثلا از بیرون میای و آرایشتو پاک میکنی , همون موقع کار پیش میاد باز باید بری بیرون !
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
خبر فوری فوری"
.
.
لحظاتی پیش با خبر شدیم
هواپیمای مسافربری که از نیویورک
عازم دبی بود از آسمان کشورمون
عبور کرد .,
اما لحظاتی بعد از ورود در آسمان ایران
متوجه خطوط عجیبی در رادار میشه ..
و ناگهان با چیز عجیبی برخورد میکنه
و متاسفانه در خلیج فارس سقوط می کنه ...
به گزارش خبرگزاری "***"
پس از کشف و بررسی جعبه سیاه
علت سقوط هواپیما برخورد با )) کلیپس یه دختر ایران?
(( بوده ...
روحشان شاد و یادشان گرامی?
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
الان بچه هه 7 ساله تخت دو نفره داره.
زمان ما، میذاشتن ما رو پاهاشون به حالت سانتریفوژ اینقد تکون میدادن تا پلاسمای خونمون جدا میشد میخوابیدیم
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
استاد میگه چرا سمت راست کیس همیشه شلوغ تر از سمته چپه ! ؟
گفتیم : چون وایرلس اینور بهتر آنتن میده !!!!!!
دچار یاس فلسفی شد بیچاره
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
نکات ظریف پنهان کاری:
اگه رو فرش یه پارچ آب ریختین:در کمال خونسردی یه بالش بزارین روش تا خودش خشک شه
نمک ریختینی دیگه خودتون میدونین که! با دست بزنین پخش وپلا شه
فلفل ریختینی چون بو میده، اول دو لیوان آب بریزین، بعد یه بالش بزارین روش!
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
بچه بودم،
بابام منو برده بود مسجد، امام جماعت هم پیر بود آروم آروم نماز میخوند،
منم حوصه ام سر رفته بود پا شدم رفتم بالای منبر میکروفونو ورداشتم، شروع کردم به خوندن شعرای مهد کودکمون،
کل مسجد داشتن همراه با لبخند ملیحی به نمازشون ادامه میدادن ...
یهو دیدم بابا نمازو ول کرده اینهو پلنگ گرسنه داره میاد سمتم، منم که به شدت احساس خطر میکردم فرارو به قرار ترجیح دادم و بابا بدو من بدو،
منم که ریزه میزه بودم از بین نماز گزارا سریع رد میشدم و داد میزدم : کمک این میخواد منو بزنه !! چند نفر که اصن افتاده بودن کف مسجد ریسه میرفتن، بقیه هم در حال ذوق کردن بودن، این ماراتون حتی تو تامو جری هم بی سابقه بود تا اینکه بابام منو گرفتو تا میخوردم منو زد
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
وصیت یه پسر
.
.
به نام خدا
وقتی این نامه را می خوانید من دیگر در این دنیا نیستم،
بلکه در اون دنیا هستم!
مادر جان خواهش می کنم روز خاکسپاریم از اون خرماها که
گردو داره توش نده، چون دوستای من یه سری ندید بدید
هستن که مییرزن رو خرماها دخلشونو میارن !
در اولین فرصت بعد از فوتم کامپیوترم را در آتش سوزانده ،
و خاکسترش را با اسید بشویید که چیزی از آن باقی نماند،
چنتا سی دی زیره تختمه که روش نوشته آهنگای مجاز، ولی
گول نخورید و خواهشن ندیده بشکونیدشون !!
یه دوس دخدرم داشتم که همیشه می گفت : ایشالله بمیری
که یه دنیا از دستت راحت بشه اون زنگ زد بهش نگید من مردم!!
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
یه تریپی شاعرا دارن که میگن :
زیر بارون گریه کردم تا تو اشکامو نبینی
من موندم این که اینقدر تلاش کرده که نبینه چرا خودشو لو میده ؟
راستی
چه کسی خواست من و تو ما نشویم؟
خدایی دمش گرم نجاتم داد !
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
دختره تو پروفایلش نوشته دوست داشتم اگر قرار بود شی باشم، قلم می شدم.
اگر قرار بود حیوان می شدم عقاب می شدم. اگر قرار بود حس می شدم، محبت می شدم…
بش گفتم اگه قرار بود آدم میشدی چی میشدی؟؟؟
کلی بد و بیراه بم گفت
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
بــابــام اس فــرسـتاده: هــلـو، ســاعت 7 دم در حــاضر بــاش مــیـام دنـبالـت!!!
مــنــم فــکـر کـردم ازش عــاتـو گــرفـتم جــو گـرفـت جواب دادم: بــاشـه شــفـتـالـوی مـن ,مـانـتـو خـوشـگـلمـو میـپـوشـم مـیـام عـجـیـجـم!!!
بــعد بـابـام جـواب داد: اسـکـلِ بیــشــعـور, هـلـو یـعـنی سـلام ,عــاخـه تـو کـی میخوای آدم شی ؟؟؟20 سالت شد آدم نشدی,مــن چـه گـنـاهـی کـردم کـه تو پــسـرمـی؟؟؟
 
نوشته های جالب فیس بوکی, مطالب خنده دار
نوشته های جالب فیس بوکی
 
تلویزیون داره میگه :
جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ...
یهو بابام برگشته میگه :
مسیرشون مشخصه دیگه ...
اینترنت ..آشپزخونه...
اینترنت...دستشویی...
اینترنت...تخت خواب
 
 

93/5/9::: 12:50 ع
نظر()
  
  


 

یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم 
لحظه هایی هستند
که هستیم
چه تنها ، چه در جمع
اما خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا........
بی هیاهو.......
همان لحظه هایی که 
راننده ی آژانس میگوید رسیدین خانم/آقا
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی
و مادر صدا میکند حواست کجاست ؟
ساعتهایی که 
شنیدیم و نفهمیدیم
خواندیم و نفهمیدیم
دیدیم و نفهمیدیم
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد
چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم که رسیدیم خانه
و کی گریه هایمان بند آمد
و .........
کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم
و چطور یکباره انقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان کی گذشتیم
و کی دیگر اورا برای همیشه فراموش کردیم.......
" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "


بیش از هفت میلیارد نفر بر روی زمین زندگی می کنند
تو روز خودت را بخاطر یک نفر خراب نکن؛ همواره عشق باش
تمام غصه ها دقیقا از همان جایی آغاز می شوند که ترازو
بر می داری می افتی به جان دوست داشتنت   .
اندازه می گیری  !
حساب و کتاب می کنی !
مقایسه می کنی !
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که زیادتر دوستش
داشته ای ،که زیادتر دل داده ای ،که زیادتر گذشته ای ،
که زیادتر بخشیده ای ،به قدر یک ذره ،یک نقطه ،
یک ثانیه حتی !
درست از همانجاست که توقع آغاز می شود
و توقع آغاز همه ی رنج هایی است که به نام عشق می بریم

زود عجله نکن

مـردی بـه پـیـش زنـش آمـد و بـه او گـفـت: "نـمـیـدانـم امـروز چـه کـار خـوبـی انـجـام دادم کـه یـک فرشته بـه نـزدم آمـد و گـفـت کـه یـک آرزو کـن تـا مـن فـردا بـرآورده اش کـنـم"!

 
زن بـه او گـفـت: "مـا کـه 16 سـال اجـاقـمـون کـوره و بـچـه ای نـداریـم، آرزو کـن کـه بـچـه دار شـویـم.

 
مـرد رفـت پـیـش مـادرش و مـاجـرا را بـرای او تـعـریـف‌ کـرد، مـادرش گـفـت: "مـن سـالـهـاسـت کـه نـابیـنـا هـسـتـم، پـس آرزو کـن کـه چـشـمـان مـن شـفـا یـابـد"

 
مـرد از پیـش مـادرش بـه نـزد پـدرش رفـت، پـدرش نـیـز بـه او گـفـت: "مـن خـیـلـی بـدهـکـارم و قـرض و قـولـه زیـاد دارم، از اون فـرشـتـه تـقـاضـای پـول زیـادی کـن"

 
مـرد هـرچـه کـه فـکر کـرد هـوای کـدامـشـان را داشـتـه بـاشـد، کـدامیـک از ایـن افـراد تـقـدم دارنـد، زنـم؟ مـادرم؟ پـدرم؟

 
تـا فـردا راه چـاره را پـیـدا کـرد و بـا خـوشـحـالـی بـه پیـش فرشته رفـت و گـفـت: "آرزو دارم کـه مـادرم بـچـه‌ام را در گـهـوارهای از طـلا بـبـیـنـد“

 
چـقـدر خـوبـه مـا هـم کـمی فـکـر کـنیـم و عـجـولانـه تـصـمیـم نـگیـریـم

93/4/10::: 11:15 ص
نظر()
  
  

 

تو را می خواهم و دانم که هرگز 
به کام دل در آغوشت نگیرم 
تویی آن آسمان صاف و آبی 
من این کنج قفس مرغی اسیرم 
ز پشت میله های سرد و تیره 
نگاه حسرتم حیران به رویت 
در این فکرم که دستی پیش اید
و من ناگه کشایم پر به سویت 
دراین فکرم که در یک لحظه غفلت 
از این زندان خاموش پر بگیرم 
به چشم مرد زندانبان بخندم 
کنارت زندگی از سر بگیرم 
در این فکرم من و می دانم که هرگز 
مرا یارای رفتن زین قفس نیست 
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نیست 
ز پشت میله های هر صبح روشن 
نگاه کودکی خندد به رویم 
چو من سر می کنم آواز شادی 
لبش با بوسه می آید به سویم 
اگر ای آسمان خواهم که یک روز 
از این زندان خامش پر بگیرم 
به چشم کودک گریان چه گویم 
ز من بگذر که من مرغی اسیرم 
من ان شمعم که با سوز دل خویش 
فروزان می کنم ویرانه ای را 
اگر خواهم که خاموشی گزینم 
پریشان می کنم کاشانه ای را 
 مسعودم ز من بگذر که من مرغی اسیرم
تقدیمی از  کسی که عشق را به من آموخت
آه ای مرد که لبهای مرا 
از شرار بوسه ها سوزانده ای 
هیچ در عمق دوچشم خاموش
راز این دیوانه گی را خوانده ای
هیچ می دانی که من در قلب خویش 
نقشی از عشق تو پنهان داشتم
هیچ می دانی کز این عشق نهان
آتشی سوزنده بر جان داشتم
گفته اند آن زن زنی دیوانه است 
کز لبانش بوسه آسان می دهد
آری بوسه از لبهای تو
بر لبان مرده ام جان می دهد 
هرگزم در سر نباشد فکر نام 
این منم کاینسان تو را جویم به کام 
خلوتی می خواهم و آغوش تو 
خلوتی خواهم و لبهای جام 
فرصتی تا برتو دور از چشم غیر 
ساغری از باده ی هستی دهم 
بستری می خواهم از گلهای سرخ
تا در آن یک شب به تو مستی دهم
آه ای مرد که لبهای مرا
از شرار بوسه ها سوزانده ای 


تقدیم به تنها ترین مرد زندگیم  مسعود
 
 

93/3/22::: 12:7 ص
نظر()
  
  

 

سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق چه می خواهی؟
صبح تا نیمه شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگئران,گاه با او
خبر گمشده ای می جویی..راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی در دریاست؟
نوری از روزنه  فرداهاست؟
یا خدایی ,خدایی که از روز اول  نا پیداست.........؟


یاد من باشد فردا دم صبح
    جور دیگر باشم
    بد نگویم به هوا،  آب ، زمین
    مهربان باشم،  با مردم شهر
    و فراموش کنم،  هر چه گذشت
    خانه ی دل،  بتکانم ازغم
    و به دستمالی از جنس گذشت ،
    بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
    مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
    و به لبخندی خوش
    دست در دست زمان بگذارم
     
    یاد من باشد فردا دم صبح
    به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
    و به انگشت نخی خواهم بست
    تا فراموش، نگردد فردا
    زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
    گرچه دیر است ولی
    کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
    به سلامت ز سفر برگردد
    بذر امید بکارم، در دل
    لحظه را در یابم
    من به بازار محبت بروم فردا صبح
    مهربانی  خودم، عرضه کنم
    یک بغل عشق از آنجا بخرم
     
    یاد من باشد فردا حتما
    به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
    بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
    چشم بر کوچه بدوزم با شوق
    تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
    و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
     
    یاد من باشد فردا حتما
    باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
    و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
    و بدانم که شبی خواهم رفت
    و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
     
    یاد من باشد
    باز اگر فردا، غفلت کردم
    آخرین لحظه ی از فردا شب ،
    من به خود باز بگویم
    این را
    مهربان باشم با مردم شهر

 

    و فراموش کنم هر چه گذشت......ـ


آی دنیا خسته شدم ...
گاهی دلم میخواهد بروم ....

یک گوشه بشینم ...

پشتم رو بکنم به دنیا ...

پاهام رو بغل بگیرم و بلند بلند بگم ...

من دیگه بازی نمیکنم
++++++++
پاییزرسید...
فراموش نکن که..
برگ های پاییزی سرشاراز شعور
درختان اند
وخاطرات سه فصل رابردوش میکشند...

 


93/3/12::: 11:35 ص
نظر()
  
  

پیش از اینها...
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
 از خدا، در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان، دور از زمین
آن خدا بی رحم بود و خشمگین
خانه اش در آسمان، دور از زمین
بود، اما در میان ما نبود
مهربان و ساده و زیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت
مهربانی هیج معنایی نداشت
هرچه می پرسیدم، از خود، از خدا
از زمین، از آسمان، از ابرها
زود می گفتند: این کار خداست
پرس و جو از کار او کاری خطاست
هر چه می پرسی، جوابش آتش است
آب اگر خوردی، عذابش آتش است
تا ببندی چشم، کورت می کند
تا شدی نزدیک، دورت می کند
کج گشودی دست، سنگت می کند
کج نهادی پای، لنگت می کند
با همین قصه، دلم مشغول بود
خوابهایم، خواب دیو و غول بود
خواب می دیدم که غرق آتشم
در دهان شعله های سرکشم
در دهان اژدهایی خشمگین
برسرم باران گُرزِ آتشین
محو می شد نعره هایم، بی صدا
در طنین خنده خشم خدا...
نیت من، در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا
هر چه می کردم، همه از ترس بود
مثل از برکردن یک درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه
مثل تنبیه مدیر مدرسه
تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
سخت، مثل حلّ صدها مسئله
مثل تکلیف ریاضی سخت بود
مثل صرف فعل ماضی سخت بود

تا که یک شب دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر
در میان راه، در یک روستا
خانه ای دیدیم، خوب و آشنا
زود پرسیدم: پدر اینجا کجاست ؟
گفت: اینجا خانة خوب خداست !
گفت: اینجا می شود یک لحظه ماند
گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند
باوضویی، دست و رویی تازه کرد
با دل خود، گفتگویی تازه کرد
گفتمش: پس آن خدای خشمگین
خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟
گفت: آری، خانه او بی ریاست
فرشهایش از گلیم و بوریاست
مهربان و ساده و بی کینه است
مثل نوری در دل آیینه است
عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی
قهر او از آشتی، شیرین تر است
مثل قهر مهربانِِ مادر است
دوستی را دوست, معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است ...
تازه فهمیدم خدایم، این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی، از من به من نزدیکتر
از رگ گردن به من نزدیکتر
آن خدای پیش از این را باد برد
نام او را هم دلم از یاد برد
آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی، نقش روی آب بود
می توانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست ، پاک و بیریا
می توان با این خدا پرواز کرد
سفره دل را برایش باز کرد
می توان در باره گل حرف زد
صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صدهزاران راز گفت


این شعر تقدیم به (پری 20)

ای که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست

عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست

عشق یعنی مهر بی‌چون و چرا

عشق یعنی کوشش بی‌ادعا

عشق یعنی عاشق بی‌زحمتی

عشق یعنی بوسه بی‌شهوتی

عشق یعنی دشت گل کاری شده

در کویری چشمه‌ای جاری شده

یک شقایق در میان دشت خار

باور امکان با یک گل بهار

عشق یعنی ترش را شیرین کنی

عشق یعنی نیش را نوشین کنی

عشق یعنی این که انگوری کنی

عشق یعنی این که زنبوری کنی

عشق یعنی مهربانی در عمل

خلق کیفیت به کندوی عسل

عشق یعنی گل به جای خار باش

پل به جای این همه دیوار باش

عشق یعنی یک نگاه آشنا

دیــدن افتادگــان زیــر پــا

عشق یعنی تنگ بی ماهی شده

عشق یعنی، ماهی راهی شده

عشق یعنی مرغ‌های خوش نفس

بردن آنها به بیرون از قفس
عشق یعنی جنگل دور از تبر

دوری سرسبزی از خوف و خطر

عشق یعنی از بدی ها اجتناب

بردن پروانه از لای کتاب

در میان این همه غوغا و شر

عشق یعنی کاهش رنج بشر

ای توانا، ناتوان عشق باش

پهلوانا، پهلوان عشق باش

عشق یعنی تشنه‌ای خود نیز اگر

واگذاری آب را بر تشنه تر

عشق یعنی ساقی کوثر شدن

بی پر و بی پیکر و بی سر شدن

نیمه شب سرمست از جام سروش

در به در انبان خرما روی دوش

عشق یعنی مشکلی آسان کنی

دردی از درمانده‌ای درمان کنی

عشق یعنی خویشتن را نان کنی

مهربانی را چنین ارزان کنی

عشق یعنی نان ده و از دین مپرس 

در مقام بخشش از آیین مپرس

هرکسی او را خدایش جان دهد

آدمی باید که او را نان دهد

عشق یعنی عارف بی خرقه ای

عشق یعنی بنده ی بی فرقه ای

عشق یعنی آنچنان در نیستی

تا که معشوقت نداند کیستی

عشق یعنی جسم روحانی شده

قلب خورشیدی نورانی شده

عشق یعنی ذهن زیباآفرین

آسمانی کردن روی زمین

هر که با عشق آشنا شد مست شد

وارد یک راه بی بن بست شد

هرکجا عشق آید و ساکن شود

هرچه ناممکن بود ممکن شود

در جهان هر کارخوب و ماندنی است

رد پای عشق در او دیدنی است

سالک آری عشق رمزی در دل است


شرح و وصف عشق کاری مشکل است

عشق یعنی شور هستی در کلام


عشق یعنی شعر، مستی؛ والسلام


  
  

 

به نام خدای ترانه ها


نایت اسکین



untitled-1.jpg



 
ترنم       
 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://roozgozar.com
می نشینم در سکوت و تنهایی,همدمم, روز وشب تنهایی/
               
                 تنها رفیق لحظه های من؟تنهایی وتنهایی وتنهایی/
             
               دالانها,کوچه باغها,خیابانها,,کشته ام, رسیده ام به انتهای تنهایی/
             
               همدم کوچه باغ وخیابانهایم,مونس روز و شب روشنم,تنهایم/
              
               هرچه رفتم,گشته ام رسیده ام به تو....آخر
             
              تنهایه تنها,تنها تنهایم.
این سماور جوش است
پس چرا میگفتی دیگر این خاموش است؟!
باز لبخند بزن
قوری قلبت را زودتر بند بزن
توی آن
مهربانی دم کن
بعد بگذار که آرام آرام
چای تو دم بکشد
شعله اش را کم کن
....
دست هایت:
سینی نقره ی نور
اشک هایم:
استکانهای بلور
کاش
استکان هایم را
توی سینی خودت می چیدی
کاشکی اشک مرا می دیدی
خنده هایت قند است
چای هم آماده است
چای با طعم خدا
بوی آن پیچیده
از دلت تا همه جا
...
پاشو مهمان عزیز
توی فنجان دلم
چایی داغ بریز
عرفان نظرآهاری
 چه سخت است خود شکستن
و از خودگذشتن و پریدن

تا رسیدن به معبود ومعشوق.

 

 
رقص آنجا کن که "خود" را بشکنی
پنبه را  از  ریش   شهوت   برکنی
 
رقص   وجولان  بر  سر  میدان    کنند
رقص  اندر  خون "خود"  مردان   کنند

 
چون رهند از دست "خود"  دستی  زنند
چون جهند از نقص "خود" رقصی  کنند

 
مطربانشان از درون دف می‌زنند
بحرها در شورشان کف می‌زنند
 
تو  نبینی  لیک  بهر  گوششان
برگها بر شاخها  هم  کف ‌زنان

 
تو   نبینی  برگها را  کف  زدن
گوش دل باید نه این گوش بدن
 
 
«مولانا»

93/1/5::: 8:27 ص
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده